مصاحبه با دکتر امیر عسکری درباره تالیف و انتشار کتابِ “مفاهیم جدید در طرحواره درمانی”

با پیشگفتاری از دکتر ویندی بیهاری – پروفسور جفری یانگ و مقدمه‌ای از دکتر ایکارد رودیگر

 

لطفاً بفرمایید کتابِ “مفاهیم جدید در طرحواره درمانی” به چه موارد تازه‌ای در طرحواره درمانی می‌پردازد؟

مخاطب اصلی کتابِ “مفاهیم جدید در طرحواره درمانی (شش سبک مقابله‌ای)”، درمانگران حرفه‌ای هستند که قبلاً با طرحواره درمانی آشنایی کامل پیدا کرده‌اند. هدف این کتاب، افزایش دقتِ نظر طرحواره درمانگران نسبت به سایر رفتارهای خود و بیماران‌شان، که مرتبط با سبک‌های مقابله‌ای ناسازگار جدید است. جفری یانگ و اکثر بزرگان طرحواره درمانی معتقد هستند که طرحواره درمانی نیاز به نوآوری و پیشرفت دارد. از اوایل دهه نود میلادی که طرحواره درمانی توسط جفری یانگ ابداع گردید، تاکنون تغییرات زیادی در مفاهیم مختلف صورت گرفته است، اما سبک‌های مقابله‌ای ناسازگار همچنان همان سه سبک تسلیم، اجتناب و جبران افراطی باقی مانده بودند. من در کار بالینی متوجه شدم که به غیر از این سه سبک، بیماران از سبک‌های دیگری برای مقابله با فعال شدن طرحواره‌هایشان استفاده می‌کنند. از اینرو، از سال ۲٠۱۰ شروع به فیش برداری در مورد سبک‌های مقابله‌ایِ دیگری که بیمارانم به غیر از تسلیم، اجتناب و جبران افراطی استفاده می‌کنند، کردم. پس از گذشت هفت سال، تقریباً دو سبک مقابله‌ای سستی (Faint) و مسخرگی (Farce)، با مثال‌های فراوانی از هر ۱٨ طرحواره برایم مشخص گردید، به طوریکه گاهی در کارگاه‌ها یا گروه درمانی‌ها مختصراً در موردشان با دانشجویان و بیمارانم صحبت می‌کردم و آن‌ها به راحتی سبک‌های جدید را درک می‌کردند و شواهد مختلفی از زندگی خودشان یا اطرافیان‌شان در تائید آن بیان می‌نمودند. اما سبک مقابله‌ای خامکاری (Fumble) که به لحاظ سازوکارهای روانی بسیار پیچیده‌تر از سستی و مسخرگی بود، به مرور زمان و رفته رفته برایم مسجل و آشکار گردید. بشخصه، اکتشاف سبک خامکاری را از سبک‌های سستی و مسخرگی بیشتر دوست دارم، چرا که بسیار خاص است و من در متون روان‌شناسی هیچگونه مطلب مرتبطی با آن نیافتم. در حالی که، بعد از اینکه روی خامکاری به عنوان یک سبک مقابله‌ای جدید تمرکز کردم و شروع به یافتن داده‌های مختلف از بیمارانم نمودم، متوجه گوناگونی، شدت و وسعت این سبک گمشده در رابطه با هر کدام از طرحواره‌های ناسازگار شدم.

 

آیا یافتن این سه سبک مقابله‌ای جدید (سستی، مسخرگی و خامکاری) تاثیری در روش درمان شما داشته است؟

بله دقیقاً؛ یافتن این سه سبک جدید (سستی، مسخرگی و خامکاری) باعث شد که من درمان متفاوتی را با بیمارانم تجربه کنم. برای مثال؛ بعد از اینکه بیماران متوجه استفاده ناآگاهانه خودشان از سبک‌های تسلیم، اجتناب و جبران افراطی می‌شدند، تلاش می‌کردند که دیگر از آن سبک‌ها تا حد امکان استفاده نکنند، چون می‌دانستند که باعث تداوم طرحواره‌هایشان می‌شود، بنابراین؛ ناآگاهانه به سبک‌های سستی، مسخرگی یا خامکاری بدون اینکه اسم آن‌ها را بدانند یا از وجود آن‌ها مطلع باشند، ورود می‌کردند؛ در این حین، من به مشاهده جابجا شدن سبک‌هایشان می‌پرداختم، اما بیماران اطلاعی در مورد آن نداشتند و در کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، تالیف جفری یانگ نیز، فقط در مورد سبک‌های تسلیم، اجتناب و جبران افراطی مطالعه کرده بودند. از آنجاییکه طرحواره‌ها همواره برای بقای خودشان تلاش می‌کنند، و به قول ایکارد رودیگر در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته‌اند: “آب راه خودش را بالاخره پیدا می‌کند”، طرحواره‌های بیماران به طرز بسیار زیرکانه‌ای وارد سبک‌های مقابله‌ای می‌شوند که برای درمانگران تا قبل از این ناشناخته بوده‌اند و البته این سه سبک جدید، تاکنون مناطق امن طرحواره‌های فراری از درمان بودند که خوشبختانه اکنون در این کتاب، رمز ورود به این مناطق امن، فاش گردید و درمانگران می‌توانند، طرحواره‌های فراری را در این مناطق شناسایی و درمان نمایند.

آیا این سه سبک مقابله‌ای جدید، همانند سه سبک‌ مقابله‌ای قبلی، پیشینه رفتارشناسی جانوری (کردارشناسی) دارند؟

بله همینطور است. در این کتاب، مثال‌های فراوانی از رفتارشناسی جانوری مرتبط با سستی (در جانوران = غش)، مسخرگی (در جانوران = لودگی) و خامکاری (در جانوران = ناشی‌گری) به خصوص در نخستی‌هایی مانند شمپانزه، آورده‌ام که نشان دهنده رفتارهای مشترک برای بقا است. البته معتقد هستم که این سه سبک جدید، نسبت به سه سبک قبلی، بسیار پیچیده و عمیق‌تر هستند و تا حد زیادی مختص به انسان‌های هوشمند (هوموساپینس) می‌باشند. به جرات می‌توانم بگویم که دانش کردارشناسی من که آن را در جنوب هندوستان آموخته‌ام و منجر به تالیف و چاپ کتابی با عنوان کردارشناسی به زبان فارسی در سال ۲٠۰٨ بوده است، در یافتن این سه سبک مقابله‌ای جدید، تاثیر بسیار مهمی داشته است. همچنین، به عنوان کسی که سال‌ها در حوزه مداخله در بحران (روان‌شناسی حوادث و بلایا) فعالیت داشته‌ام و در مناطق تخریب‌شده زیادی از ایران و کشورهای دیگر حضور یافته‌ام و با افراد دچار تروما، مصاحبه داشته‌ام، متوجه پاسخ‌های مقابله‌ای آن‌ها در شرایط اضطراری و دشوار شده‌ام. در نتیجه، به غیر از داده‌هایی که از بیماران فیش برداری نموده‌ام، تجارب کردارشناسی و مداخله در بحران نیز در تدوین این سه سبک مقابله‌ای نقش مهمی داشته‌اند.

در این کتاب، به غیر از معرفی سه سبک مقابله‌ای سستی، مسخرگی و خامکاری و همچنین ۵۴ رفتار جدید مرتبط با طرحواره‌ها؛ چه مفاهیم جدید دیگری ارائه شده‌اند؟

همانطور که در نظریه‌ی طرحواره درمانیِ جفری یانگ می‌بینیم که ایشان برای سه سبک مقابله‌ای تسلیم، اجتناب و جبران افراطی، چند ذهنیت‌ مقابله‌ای نیز مطرح نمودند و بعدها توسط آرنود آرنتز، دیوید برن‌اشتاین و دیگران به این ذهنیت‌ها اضافه شد، در اینجا نیز من برای هر سبک مقابله‌ای، سه ذهنیت مقابله‌ای جدید ارائه نموده‌ام. در نتیجه، ٩ ذهنیت جدید به ۲۵ ذهنیت قبلی اضافه می‌گردد. برای سبک مقابله‌ای سستی، “ذهنیت‌ تخیل‌زده مُردد، ذهنیت استرسی / درمانده و ذهنیت واعظ اخلاقی” در نظر گرفته شده است، برای سبک مقابله‌ای مسخرگی، “ذهنیت خنده اتوماتیک، ذهنیت خود مسخره‌گر و ذهنیت دگر مسخره‌گر” آورده شده و برای سبک مقابله‌ای خامکاری، “ذهنیت کارشکن / خرابکار، ذهنیت پرحاشیه / دردسرساز و ذهنیت گمراه‌گر / بدراهنما” با مثال‌های فراوانی از نمونه‌های واقعی نوشته شده است.

واکنش جفری یانگ و دیگر نظریه‌پردازان طرحواره درمانی در مورد نظریه جدید شما چه بود؟

زمانیکه کتاب به اتمام رسید و من نتیجه ده سال پژوهش و مطالعاتم را آماده ارسال برای بزرگان طرحواره درمانی دنیا می‌دیدم، بسیار خوشحال بودم. از طرفی خودم را به لحاظ ذهنی برای هرگونه بحث و چالشی درباره نظریه‌ی ارائه شده آماده می‌کردم. البته می‌دانستم که روان‌شناسان غربی‌ به ارائه تئوری از سمت و سوی روان‌شناسان شرقی‌ به خصوص در حوزه روان‌ درمانی خیلی عادت ندارند. در نتیجه، هم از این رویداد بسیار هیجان‌زده بودم و هم می‌دانستم که آن‌ها نیز شگفت‌زده خواهند شد. این شگفت‌زدگی را در مقدمه‌ای که دکتر ایکارد رودیگر (رئیس سابق انجمن بین‌المللی طرحواره درمانی ISST – از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱٦ و نویسنده کتاب‌های متعدد در طرحواره درمانی) برای این کتاب نوشته‌اند، می‌توانید به راحتی ببینید. همچنین، از قبل می‌دانستم که پروفسور جفری یانگ (بنیان‌گذار طرحواره درمانی)، علاقه‌مند به بسط رویکرد خود توسط دیگر متخصصان هستند، و البته از انعطاف‌پذیری بسیار بالایی در پذیرش تئوری‌های جدید در طرحواره درمانی برخوردار می‌باشند و نسبت به هرگونه مفاهیم جدید که بتواند طرحواره درمانی را غنی و استوارتر نماید، استقبال می‌کنند. همچنین، ایشان در آخرین مصاحبه خود با دکتر کریس هیز گفته بودند که مفاهیم طرحواره درمانی نیاز به تحولات جدید، به‌روز رسانی و توسعه بیشتری دارند. از طرفی، دیدگاه دکتر ویندی بیهاری (رئیس دو دوره انجمن بین‌المللی طرحواره درمانی ISST – از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ و نویسنده کتاب معروف و پرفروش خلع سلاح خودشیفته) برایم بسیار اهمیت داشت، زیرا ایشان برای کتاب‌های متعددی از طرحواره درمانی پیشگفتار نوشته‌اند و با دقت زیاد به مطالعه مطالب جدید می‌پردازند، سوالات چالش‌برانگیز می‌پرسند و مطالب جدید را به نقد می‌کشانند، اتفاقی که برای تئوری‌های جدید در خصوص سبک‌های مقابله‌ای نیز رخ داد که خوشبختانه مورد تائید قرار گرفتند. در نهایت، پروفسور جفری یانگ و دکتر ویندی بیهاری نیز همانند مقدمه‌ دکتر ایکارد رودیگر، پیشگفتار ارزشمند و جالبی برای کتاب نوشتند و می‌توانم با افتخار بگویم، از نظر بنیانگذار طرحواره درمانی، روسای قبلی و سایر اعضای هیات مدیره انجمن بین‌المللی طرحواره درمانی (ISST)، ایران نیز اکنون در حوزه طرحواره درمانی جزو کشورهای صاحب نظریه و دیدگاه محسوب می‌گردد.

چه توصیه‌ای برای دانشجویان و همکاران روان‌شناس، مشاور و روانپزشک دارید؟

امروزه، بسیاری از دانشجویان و همکاران در سراسر ایران با رویکرد طرحواره درمانی مشغول خدمت به مراجعین‌شان هستند. اول اینکه بدانیم طرحواره درمانی روز به روز در حال پیشرفت است و بسیار مهم است که حتماً با شرکت در کارگاه‌های جدید، کنفرانس‌ها و مطالعه کتاب‌های تائید شده از سوی ISST، خودمان را به روز نگه داریم. دوم اینکه، تجربیات جلسات درمان خودمان را یادداشت کنیم، افکار و ایده‌های خودمان را دنبال کنیم و به غیر از مشاوره و تدریس، به پژوهش و تالیف نیز بپردازیم. ما به خودباوری بیشتری نیاز داریم تا بتوانیم همسو با دانش جهانی حرکت کنیم و در بین متخصصان سراسر دنیا، حرفی تازه برای گفتن داشته باشیم. مطمئن باشید که اگر دیدگاهی به ذهن شما بیاید و روی آن کار نکنید و ارائه‌اش ندهید، فرد دیگری در جایی دیگر به آن خواهد رسید و منتشر خواهد کرد. ما نیاز به افراد بیشتری برای کارگروه‌های ایده‌پردازی داریم و انستیتو طرحواره درمانی ایران در حال حاضر دارای این کارگروه با حضور برخی از علاقه‌مندان است.

برنامه بعدی شما چیست؟

نوشتن کتاب بعدی (با خنده)، بله، در حال حاضر مشغول نوشتن کتاب بعدی هستم و امیدوارم که تا قبل از پایان سال به اتمام برسد. همچنین با کمک همکاران، مشغول آماده‌سازی سرفصل دوره‌های آموزشی طرحواره درمانی هستیم تا دانشجویان جدیدالورود به انستیتو طرحواره درمانی ایران، بتوانند با به‌روزترین مطالب طرحواره درمانی آشنا شوند. اگرچه شیوع پاندمی کرونا موجب توقف و به تاخیر انداختن بسیاری از برنامه‌های آموزشی در ۱٧ ماه گذشته گردید، اما خوشبختانه می‌توانیم برای آینده نزدیک، با برنامه‌های آموزشی/درمانی پرمحتوایی در انستیتو در خدمت علاقه‌مندان به طرحواره درمانی باشیم.

از اینکه برای مصاحبه وقت گذاشتید، متشکرم. در پایان اگر موردی هست بفرمائید.

من هم از شما دوست و همکار عزیزم دکتر دمیرچی گرامی برای تنظیم این مصاحبه بسیار سپاسگزارم. همچنین، جا دارد از آقای مهدی میرکیا برای ترجمه و ویراستاری این اثر و سرکار خانم گل‌افروز غلامی برای بازخوانی کتاب و ویراست روان‌شناسی، صمیمانه تشکر نمایم. این اثر پشتوانه علمی انستیتو طرحواره درمانی ایران است. موسسه‌ای ملی، که نه فقط در آن به آموزش و درمان پرداخته می‌شود، بلکه به پژوهش و تولید علم در سطح جهانی نیز اهمیت داده می‌شود، که جا دارد در اینجا از اعضای محترم هیات مدیره انستیتو و در راس آن جناب آقای دکتر محمدابراهیم مداحی، تشکر و قدردانی نمایم. این کتاب را در فرصتی که از قرنطینه خانگی به علت پاندمی کرونا به وجود آمده بود، تالیف کردم و آن را به همه پزشکان، پرستاران و کادر درمان که در سخت‌ترین شرایط به مراقب و معالجه بیماران مبتلا به کووید ۱٩ می‌پرداختند، تقدیم نمودم؛ که جا دارد بار دیگر از زحمات و جان‌فشانی‌های همه این عزیزان تشکر نمایم. اکنون نسخه انگلیسی کتاب در وب‌سایت آمازون قابل خرید از سراسر دنیا می‌باشد و نسخه فارسی آن نیز پس طی مراحل قانونی در چندماه آینده به زیرچاپ خواهد رفت.